حکم شرعی نگهداری وساخت عروسک ومجسمه


حکم عروسک سازی و مجسمه سازی
سۆال: حکم عروسک سازی و مجسمه سازی با وسایل مختلف چیست؟ الف – در صورتی که اعضای حیوان و یا انسان به طور کامل ساخته شود؟ ب- در صورتی که اعضای حیوان و یا انسان به طور کامل نباشد، مثل اینکه انگشت نداشته باشد؟

?‍♀️?‍♂️?‍♀️?‍♂️??

✏امام خمینی(ره):

الف) ساختن عروسک جایز نیست.
ب) ساختن مجسمه ذی روح حرام است.    
?(استفتائات، انتشارات اسلامی، 1378، پنجم، ج 2، ص 19، س 48 و 49)
✏آیة الله بهجت(ره):

الف)جایز نیست.
ب)مانع ندارد مگر اینکه عرفاً کامل باشد.      
?(استفتائات موجود در واحد پاسخ به سۆالات جامعة الزهراء قم)
✏آیة الله تبریزی(ره):

مجسمه سازی جاندار چنانچه به نحو کامل بوده باشد بنابر مشهور حرام است و نداشتن یک دست و یا یک پا منافاتی با کامل بودن ندارد و اما ساختن عروسک مانعی ندارد. والله العالم
?(استفتائات موجود در واحد پاسخ به سۆالات جامعة الزهراء قم)
✏آیة الله خامنه ای(دام ظلّه):

جواب: در حقیقت این قید توضیحی است نه اخراجی در مقابل نقاشی.
الف)به نظر شریف حضرت امام قدس سره ساختن مجسمه تام ذی روح حرام است ولی خرید و فروش و نگهداری آن اشکال ندارد.        
?(استفتائات موجود در واحد پاسخ به سۆالات جامعة الزهراء قم)
✏آیة الله خویی(ره):

ساختن مجسمه جاندار حرام است.         
?(توضیح المسائل مراجع، ج 2، ص 213، س 2069، منهاج الصالحین، عشرون، بیروت ج 2، ص 8، س 16)
✏آیة الله سیستانی(دام ظلّه):        

الف) به احتیاط واجب جایز نیست.
ب)به احتیاط واجب جایز نیست.
?(استفتائات موجود در واحد پاسخ به سۆالات جامعة الزهراء قم)
✏آیة الله شبیری زنجانی(دام ظلّه):  

ساختن مجسمه جاندار حرام است.         
(توضیح المسائل، 1383، دانش، ج 2، ص 85، م 2077)
✏آیة الله صافی گلپایگانی(دام ظلّه):

الف) ساختن مجسمه ذی روح مطلقا جایز نیست.
ب) اگر مجسمه بعض بدن باشد اشکال ندارد ولی مجسمه کامل بدن باشد ساختن آن حرام است.
(جامع الاحکام، حضرت معصومه (سلام الله علیها)، 1378، ج 1، ص 306، س 1054، 1057)
✏آیة الله فاضل لنکرانی(ره): 

مجسمه سازی با هر وسیله ای که باشد حرام است و منظور ساختن چیزی است که عرفاً به آن مجسمه بگویند ولو بعض اجزاء را نداشته باشد.   
?(استفتائات موجود در واحد پاسخ به سۆالات جامعة الزهراء قم)

✏آیة الله گلپایگانی(دام ظلّه):

الف) جائز نیست.والله العالم
ب) مجرّد انگشت نداشتن مجسمه برای جواز کافی نیست بلی چنانچه صدق مجسمه کامل نکند مثل اینکه قسمتی از آن را مانند سر و یا دست را بسازد اشکال ندارد. والله العالم.     
?(استفتائات موجود در واحد پاسخ به سۆالات جامعة الزهراء قم)
 
✏آیة الله مکارم شیرازی(دام ظلّه):    

ساختن و خرید و فروش مجسمه اشکال دارد ولی خرید و فروش صابون و مانند آن که روی آنها شکل مجسمه یا نقشهای برجسته است اشکالی ندارد.
?(استفتائات موجود در واحد پاسخ به سۆالات جامعة الزهراء قم)
✏آیة الله نوری همدانی(دام ظله):

الف) حرام است. 
(منتخب المسائل، 1383، مهدی موعود(عجل الله تعالی فرجه الشریف) ص 234، م 634)
✏آیة الله وحید خراسانی(دام ظلّه):   

الف) مجسمه ذی روح انسان و حیوان حرام است.     
ب)ساختن مجسمه جاندار حرام است.
(منهاج الصالحین مدرسه امام باقر(علیه السلام)، نگارش، ج 3، ص 11، م 16 توضیح المسائل، ص 582، م 209

به خدا ارکان هدایت فرو ریخت

بسم الله الرحمن الرحیم
نَادَى جَبْرَئِیلُ بَیْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ بِصَوْتٍ یَسْمَعُهُ کُلُّ مُسْتَیْقِظٍ تَهَدَّمَتْ وَ اللَّهِ‏ أَرْکَانُ‏ الْهُدَى‏ وَ انْطَمَسَتْ وَ اللَّهِ نُجُومُ السَّمَاءِ وَ أَعْلَامُ التُّقَى وَ انْفَصَمَتْ وَ اللَّهِ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَى قُتِلَ ابْنُ عَمِّ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى قُتِلَ الْوَصِیُّ الْمُجْتَبَى قُتِلَ عَلِیٌّ الْمُرْتَضَى قُتِلَ وَ اللَّهِ سَیِّدُ الْأَوْصِیَاءِ قَتَلَهُ أَشْقَى الاخرین
«پس از رحلت نبی اکرم (ص) و شکل‌گيری آن حوادث، اميرالمؤمنين(ع) به طور مستقيم با سران ظلم و نفاق درگير نمی‌شوند؛ بلکه با اتخاد تدابير بلندی که در شأن معصوميت و ولايت امام است، به جنگ با محصول آنها، يعنی “نکث” و “قسط” و “مروق” می‌روند و چشم فتنه را کور می‌کنند. 

لذا سرحلقه بصيرتی که محصول رويارويی‌های اميرالمومنين (ع) با ناکثين و قاسطين و مارقين است، ارزشمندترين و غنی‌ترين سرمايه شيعه در طول تاريخ بوده است.

حضرت، آن وقتی آماده شهادت شدند که مأموريت خودشان را در کور کردن چشمِ «ظلماتٌ بعضها فوق بعض» _ که همان ظلمات حاصل از آن حوادث است _ تمام کرده بودند. شاهد اين مطلب بخشي از زيارت غديريه است که می‌خوانيم: «وَ لَمَّا رَأَيْتَ قَدْ قَتَلَتْ النَّاكِثِينَ وَ الْقَاسِطِينَ وَ الْمَارِقِينَ، وَ صَدَّقَكَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَعْدَهُ، فَأَوْفَيْتَ بِعَهْدِه»؛ [زمانى كه ديدى پيمان‌شكنان و ستمكاران و بيرون‌رفتگان از دين را كُشتى، و رسول خدا _كه درود خدا بر او و خاندانش باد_ وعده‌اش را به تو راست گفته بود، تو هم به عهدش وفا كردى]». 

?استاد محمد مهدی میر باقری

رحلت بیانگذار جمهوری اسلامی ایران تسلیت عرض می کنیم

✔امام خميني(ره) با خودآگاهي خاصي که نسبت به زمان خود داشتند، بدون آن كه چشمشان را از واقعيات زمانه ببندند، و نيز بدون آن كه آرمان هاي الهي را ناديده بگيرند و به آن ها پشت كنند، آرمان هاي الهي را با مقتضيات زمان پيش بردند. اين يكي از شاخصه هاي خاص ايشان بود به طوري که دشمنان نظام اسلامي با اين که سعي مي کنند جمهوري اسلامي را متهم کنند که نهادهاي آن غير انتخاباتي است، راه به جايي نبرند. چون وقتي بتوانند ثابت کنند نظام اسلامي با رأي مردم به صحنه نيامده است به خود حق مي دهند به عنوان دفاع از مردم با نظام اسلامي درگير شوند و آن را ساقط کنند. 

✅حضرت امام خميني(ره) به ما فهماندند چگونه عمل کنيم تا نه از زمانه ي خود منزوي شويم و نه تسليم وضع موجودِ ظلماني آن گرديم و از آرمان هاي خود دست برداريم. اين عبارت است از خودآگاهي تاريخي از يک طرف، و خودآگاهي ديني از طرف ديگر. 

✔وقتي تبليغات غرب همه جا را پر کرده بود كه: دوره ي دين و حكومت ديني گذشته است، امام خميني(ره)، ماوراء آن تبليغات متوجه بودند حقيقت چيز ديگري است و تبليغ دنياداران جريان نوراني تاريخ را تغيير نمي دهد. غرب طوري موضوعِ «دوره ي دين گذشته است» را تبليغ كرده بود كه در عين آرزو به داشتن يك حكومت ديني، نمي توانستيم اميد به وجود آمدن آن را در خودمان زنده نگه داريم. در قلب نسل جوان آن روزها طوري درخت تلخ يأسِ از ايجاد حكومت ديني را كاشته بودند كه نسل جوان نتواند به ياري کسي که بخواهد پايه ي حکومت ديني را بگذارد برخيزد. فكر مي كرديم همه به دين و حكومت ديني پشت كرده اند و تسليم سرنوشت سياه حاكميت كفر شده اند. به همين جهت تأکيد مي کنم، باوركردن اين که مي توان انقلاب اسلامي به راه انداخت، لطفي بود كه خداوند از طرف امام خميني(ره) به اين ملت ارزاني كرد. از همه مهم تر آنچه ملت مسلمان را فوق تحليل هاي يأس آلود، در آن شرايط سخت وارد ميدان انقلاب كرد، احساس وظيفه ي شرعي بود، و اين احساس، كليد اصلي پيروزي انقلاب اسلامي گشت. در شرايطي كه همه جا تبليغ شده بود دوره ي دين گذشته - چه رسد به حكومت ديني- حضور انقلاب ديني چيز بسيار عجيبي بود. اسپوزيتو((استاد امور بين الملل و مطالعات اسلامي در دانشگاه جرج تاون)) مي گويد: حضور آخوندهاي تفنگ به دست در خيابان هاي ايران خبر از شكست تبليغات 400 ساله ي غرب مي دهد. انقلاب اسلامي طوري شالوده و مباني ضدِ قدسي غرب را در هم ريخت که گويا چهارصدسال تاريخ مدرنيته و فرهنگ سکولار وجود نداشته است. 

✅امام خميني« قدس سره» در شرايطي حرکت خود را آغاز کردند که جهان نمي فهميد انقلاب ديني يعني چه، و آن را يك كار بي معني مي دانست. آقاي ميشل فوكو در كتاب «ايرانيان چه رؤيايي در سر دارند؟» مي گويد: وقتي خبرنگاران در پاريس از آقاي خميني سئوال كردند كه شما چه حكومتي را پيشنهاد مي كنيد، ايشان گفتند: حكومت اسلامي. اين جواب در آن زمان براي خبرنگاران يک جواب مبهم و به اصطلاح خودمان وعده ي سرخرمن بود. چون نمي توانستند معني حكومت بر اساس دين را تصور كنند! اين جا است که بايد عنايت داشته باشيد امام(ره) در خودآگاهي تاريخي خود نه تنها بايد متوجه باشند دنيا در تصور حكومت اسلامي چه مشكلي دارد، بلکه بايد فرصتِ پيش آمده را غنيمت شمارند و به کم تر از حکومت اسلامي قانع نشوند، و نگويند حالا که کار مشکل است به چيزي در حدّ انقلاب مشروطه راضي شويم. چنين عقب نشيني را به خود راه ندادند، بلكه سعي نمودند با آرامش مخصوصِ به خود مشكل را حل نمايند، با اين که مي دانستند در اين راه موانع سنگيني وجود دارد ولي به جهت روح توحيدي شان، با اطمينان کامل مي دانستند براي رفع اين موانع، خداي هستي راهكارهايي را گذاشته است. شما نيز اگر به دو نكته ي آخر توجه فرمائيد همواره در هر شرايطي، هر چند آن شرايط سخت و سنگين باشد افتخار حفظ انقلاب برايتان مي ماند. بايد بدانيد در جهاني زندگي مي كنيد كه اولاً: براي تحقق حكومت اسلامي موانع زيادي در صحنه است، ثانياً: به جهت الهي بودن انقلاب اسلامي پروردگار عالم راه رفع اين موانع را براي موحّدين مقدر کرده است. با توجه به اين موضوع است که مي توان حكومت ديني را - كه ميراث امامِ بزرگوار است- براي خود و آينده ي جهان، حفظ نمود و از آلوده شدن در ظلمات مدرنيته خود را رهانيد. 

✔وقتي متوجه انواع خطراتي شديم که حکومت ديني را تهديد مي کند و آن تهديدها را شناختيم و در مسير دفع آن ها پايمردي کرديم، در باقي ماندن انقلاب اسلامي در آينده ي تاريخ، شريک هستيم و از حيات خود ثمره ي لازم را خواهيم گرفت، و از تاريخ نوراني انبياء و اولياء الهي بيرون نيفتاده ايم. 

? امام خمینی وخود آگاهی ..استاد اصغر طاهرزاده
 

شب قدر

✨شب_قدر……. شب رغبت
☄"اَللّهُمَّ اِنّا نَرْغَبُ اِلَیْکَ فى دَوْلَةٍ کَریمَةٍ؛ تُعِزُّ بِهَا الإسْلامَ وَ أهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَ أهْلَهُ…”

?️این دعای افتتاح است که در ماه رمضان، به وسیلۀ آن هر شب با خدا مناجات می‌کنیم. می‌گوییم خدایا، ما به دولت کریمه‌ «رغبت» داریم. دولتی که اگر برپا شود، در آن خبری از نفاق، پوچی، فقر، افسردگی، ذلّت، مستجاب نشدن دعا و… نخواهد بود. اما هیچ یک از این صفات را نه تنها در جامعه که حتی در درون خودمان نیز نمی‌یابیم! همین نشان می‌دهد که رغبت ما حقیقی نیست.
?️رغبت یعنی میل شدید به چیزی؛ به قدری که برای رسیدن به آن بی‌قرار شویم. راغب مثل تشنه‌ای است که تمام آب بدنش خشک شده، آفتاب هم بر او می‌تابد و او  آن‌قدر به آب میل دارد که حاضر نیست یک قطره آب را با دنیایی جواهر عوض کند.
?️آیا آن‌قدر تشنۀ خدا و دولت کریمۀ اماممان هستیم که هیچ یک از خوشی‌های دنیا آراممان نکند و هر لذتی به غیر از لذت وصل یار، تسکین قلب تشنه‌مان نباشد؟! 
?️البته قرار نیست از دنیا استفاده نکنیم؛ اما بدانیم نیاز اصلی جانمان حیات طیبۀ حکومت مهدوی است و هر هدفی کمتر از آن سرابی بیش نیست. 
?️و شب‌های قدر فرصتی است برای راغب شدن به دولت کریمه؛ آن را غنیمت شماریم.
?بیانات_استاد_لطفی_آذر

حقیقت شب قدر واسم اعظم

?شب را قدر مى‏‌دانم‏

كه در مطلع فجر،

هزار ماه بى‌‏تقدير، كمتر از يك شب قدر است.

بى‌‏حاصل‏تر از يك شب تقدير.

در شب طرح مى‌‏اندازند

تا در طلوع فجر،

همراه فرشته‌‏هاى نازل شب،

«بنيان مرصوص» را آجر، بر آجر بگذارند.

شب‏ حتى شب  هم، سلام است.

? حقيقت شب قدر و اسم اعظم


?امشب، شب قدر است ، گرچه حقيقت شب قدر، حقيقت زمانى نيست. حقيقت شب قدر و هر آن چه الهى و ربوبى است، از زمان و مكان بيرون است.
از ماخواسته‏‌اند خواسته‏‌اند كه  اين لحظات تأمّلاتى پيدا كنيم 

?و يك جمع‌‏بندى از خويش داشته باشيم تا استحقاق پيدا كنيم، تا رفته رفته به آن معنايى كه حقيقت قدر است، واقف شويم و از آن حقيقت بهره‏‌مند گرديم☄
?اسم اعظم يا اسماء اللَّه الحُسنى‏، اين‏ها نيز معانى هستند. كلمات نيستند. اين‏طور نيست كه بگوييم «لا الهَ الَّا اللَّهُ» يا «الرَّحْمن» يا «الرَّحِيم» اسم اعظم است. نه، اين كلمه‏‌ها اسم نيستند، بلكه حقايقى در يك نوع سلوك وجودى ما، يك نوع سعه وجودى ما و يك نوع بلوغ‏ وجودى ما هستند كه آن حقيقت، اسم اعظم است.

?حقيقت قدر هم همين است. و اين كارهايى كه ما مى‌‏كنيم، اعداد و آماده‌‏سازى و زمينه‏‌سازى براى درك و رسيدن به آن حقيقت و معناست.
✅ شب قدر، هم اولا شب ارزيابى،

✔دوماشب اندازه‏‌گيرى 

✅سوماشب برنامه‏ ريزى است. 

بايد ارزيابى و ارزش‏يابى كنيم. اندازه‏‌گيرى كنيم.

?سپس برنامه‌‏ريزى كنيم، كه قدر به اين سه معنا آمده است. و «لَيْلَةُ الْقَدْر» هم «خَيْرٌ مِنْ الْفِ شَهْر» است؛ شب قدر از يك عمر مفيدتر و نافع‌‏تر است
✌پس ما بايد دست به كار شويم، ببينيم كه واقعاً چه حدّى از فقر و غنا را در اين مقدار از عمرمان تأمين كرده‌‏ايم؟ چه مراحلى را پشت سر گذاشته‌‏ايم؟ اين جمع‌‏بندى، جمع‌‏بندى مفيدى است و آدمى مى‏‌تواند از غرور و خدعه و فريب شيطان كه او را گول زده و در امورى مستقرّش كرده و به اهدافى محدودش نموده است، نجات پيدا كند.
?استاد صفائی حائری فوز سالك، ص: 216